بادهای بنفش تیره

و جهان از هر سلامی خالیست.....

بادهای بنفش تیره

و جهان از هر سلامی خالیست.....

خیانت!

تو تموم کتابایی که خوندم و فیلمایی که دیدم..همیشه اون زن یا مردی که بهش خیانت شده آدم خیلی خوبی نیست...چه طور بگم؟انگار همیشه یه خصوصیتی(هر چند کوچک) در اون هست که ما به طرف مقابلش حق میدیم که بره خیانت کنه....شاید تو شروع فیلم و یا کتاب این خصوصیته به چشم نیاد ولی هر چی جلوتر می ریم اون مرد یا زن یک کارهایی می کنند و یا یک افکاری دارند که باعث توجیه خیانت میشه!چرا نمیشه که شخصیت داستان بدون هیچ دلیلی خیانت کنه؟!چرا همیشه باید یه جای کار طرف مقابلش بلنگه و اون همون نقطه ضعف رو بهانه کنه برای خیانت کردن؟

یعنی نمیشه تو یه لحظه ی ناب کنار کسی نشسته باشی و اون وقت تموم تنت بخواد با اونی که کنارت نشسته و از قضا هم عشق زندگیت نیست رابطه داشته باشی، لمسش کنی....و بعد هنوز هم عاشق کس دیگری باشی که همیشه تو زندگیت بوده و هست.....اصلا به این میگن خیانت؟!