بادهای بنفش تیره

و جهان از هر سلامی خالیست.....

بادهای بنفش تیره

و جهان از هر سلامی خالیست.....

۱

یک روزهایی هم می شود مثل امروز که حوصله ی هیچ کاری نداری حتا برگشتن به حریم امن چاردیواری خانه ات را..این جور می شود که می ایستی کنار نیمکت ایستگاه و خودت را بغل می کنی و خیره می شوی به رفت و آمد دیوانه وار آدم ها و  پر و خالی شدن مدام اتوبوس ها....

نظرات 14 + ارسال نظر
چلچله 5 آبان 1389 ساعت 23:24 http://WWW.HP65.BLOGFA.COM

... که با سرعتی دیوانه وار به دنبال هیچ میدوند.

دکولته بانو 6 آبان 1389 ساعت 02:18

سلام...شاید هم بیشتر روزها...

محبوب 6 آبان 1389 ساعت 09:30 http://mahboob.persianblog.ir/

برا من که خیلی روزه مثل این روزاییه که نوشتی...

تو چرا؟

کرگدن 6 آبان 1389 ساعت 10:48

( تو چرا ؟ ) غلطه !
درستش میشه :
شما چرا با این حالتون ؟!!

کیامهر 6 آبان 1389 ساعت 11:35

ننه جون مشکل شما به خاطر بچس
اگه بچه بیارید حل میشه

این راه حل قدیمی هاست
هر مشکلی که داشته باشید با بچه دار شدن حل میشه از نظر اونا

حامد 6 آبان 1389 ساعت 14:52 http://breathless.persianblog.ir/

می دونی یکی از سرگرمی های من اینه که برم روی نیمکت ایستگاه اتوبوس بشینم و مستقیم به جلو نگاه کنم..نه به آدم ها نه به ماشین ها نه به اتوبوس ها...فقط جلو...
جواب می ده امتحانش کن!

چه حالی میده بیحوصله بودن!!

عاطفه 6 آبان 1389 ساعت 22:29 http://hayatedustan.blogfa.com/

چه بد روزایین این روزا!

هیشکی! 6 آبان 1389 ساعت 22:42 http://hishkii.blogsky.com

سلام گلم..حالت چطوره؟ کمرت بهتره؟!
آقای محسن خوبه؟

این روزا هزار بار این موضوع و این حس برام پیش اومده..مخصوصن وختی هوا تاریک میشه و میخوام برم خونه..دلم نمیخواد برم..میفهمی..قفل میشم تو خودم انگار یه وزنه ی هزار کیلویی به پاهام بستن..

سیاووش 7 آبان 1389 ساعت 14:07 http://imaaj.blogfa.com

حرف که می زنیم
هر کس
در ابر واژگانی مفاهیم
دنبال خودش می گردد
انسان
تنهاست...

کرگدن 7 آبان 1389 ساعت 20:22

بهتری ایرن ؟

قربونت برم محسن جان!بهترم!مرسی

مریم عسگری 8 آبان 1389 ساعت 08:41

این رو خیلی تجربه کردم. وقتی راه خونه اون قدر کوتاه می شه که می خای دوباره برگردی و از اول به سمت خونه راه بیفتی! وقتی دلت می خواد یک جایی تو خیابون بشینی و همه چی را فراموش کنی حتی نام و نشونت رو

منیژه 8 آبان 1389 ساعت 11:44 http://nasimayeman.persianblog.ir

واااااای ایرن من امروز اینجوریم...حتی دلم نمیخواد برم خونه!!!

چه خوب که گاهی به خودت یه همچین فرصتی بدی. آخه آدم معمولا شاش داره که بره و به مقصد بعدی برسه. به اونجا که رسید نگرانی واسه رسیدن به مقصد بعدی شروع میشه و همینطور دور باطل...
حالا اگه این وسط به اسب خیال و دلت یه استراحتی بدی به هیچ جای این دنیای ...ونی فشار نمیاد...

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد