مرد باید تو عشق بازی
اولش مثل دریای تابستون باشه
گرم و آروم با موجای کوتاه
بعدش بشه دریای پاییز
توفانی و سخت با خیزابای بلند
که تموم بدنت رو بگیره
که بکوبدت کف زمین
و توی خودش غرقت کنه
نفس که برات نموند اون زیر زیرا..
غرق که داشتی می شدی
دوباره آروم شه
خیزابای بلندش بشند موجای ریز و نرم و کوچیک..
از اونا که نشستی کنار ساحل و فقط تا نوک انگشتات میان....
بعععععععععله !
اونوخ زن باید چی باشه ؟!
زن یه مغروق بی نشون تو بازوهای مرد!
ایرن
آقای اسودی رفته ترکیه منم بیکارم !
جات خالی تنهایی تو شرکت نشستم پای نت
بغل دستم یه لیوان چای داغ تازه دم عطری خوشرنگ با لیمو ترش تازه و آبدار و راز نوی حسین علیزاده !
با این که این کامنت رو برای کون سوزی من گذاشتی ولی عیب نداره!تو خوش باشی ما هم خوشیم!من دارم الان از شدت گشنگی بالا میارم!از دیروز ظهر خونه ی مهدی نیم رو زدم هیچی نخوردم!
خوش باش محسن جان!نوبت خوشی ما هم میرسه!
کون سوزی چیه بی ادب ؟!
با مجتبی پژوم گشتی اخلاقت خراب شده ها !
تازه آقایی کردم سیگارو نگفتم که تحریک تر نشی !!
شما به ما همه جوره لطف داری!
ولی بیشتر از این تحریکمون نکن که دست ما کوتاه و ...بر نخیل!
توجه کردی که تمام ادبیات و سینما هم به همین روال پیش میره؟
انگار داستان و ادبیات هم برای اینکه خواننده و تماشاگر رو ارضا کنه و به اوج لذت برسونه باید از یه مقدمه و گره و گسترش موضوع و اوج و یک فرود موفق بهره بگیره.
مثل دریایی آرام که کم کم طوفانی می‌شه و بعد آرام می‌شه و خورشید از لای ابرا میاد بیرون...
شاید برای لذت بردن از هر جنبه ای از زندگی باید از یک صکث موفق الهام گرفته بشه...
مقایسه ی جالبی بود فریق!این جوری بهش نگاه نکرده بودم تا حالا!
ایرن ایرن ایرن خدا بگم چیکارت نکنه دختر خفه خون گرفتم با این پست زیبات....
خیلی لطیف نوشتی خیلی دقیق نوشتی...
قربون تو دختر!
این خیلی عالی بود
یک وجه مشترک میان همه ی زن ها
پست قبلی هم خوب بود! تو واقعا نویسنده ای
آه ناخدا
ناخدای من .....
سلام عزیزم...منم واقعا ایمان دارم که تو نویسنده ی توانایی هستی...وگرنه چرا هر وقت پست جدیدتو می خونم به خودم می گم چقدددددددددددر عالی گفته...کاش اینو من نوشته بودم...
۳ تا پست آخرت کولاکن...پست باجنبه تر لطفنت رو واقعا دلم می خواست منم بگم اما زبون تو رو نداشتم و قلم قویتو...
این آی لاو یو هم که محشر بود...
پست آخر...کاش یه مرد بودی...کاش ماها مرد بودیم ...اونوقت زنامون حاااااال می کردن...و البت زنای دیگه هم همینطور!
مرسی مریمی!تو خیلی مهربونی!
نمی دونم شاید اگه مرد بودیم این قدر خوب زن ها رو نمی شناختیم و ما هم گند می زدیم!
مرد باید مررررررررد باشه!می دونی!مرد باید بدون اینکه اینا رو بشنوه مررررررد باشه!!!! مرد باید ذاتا مررررررد باشه!!!! بعد باید اکتسابا مرررررد تر بشه!!!!
مرررررررررررررررررررررردتونو بخورم من!
فقط خوندم و نظری ندارم
البته تصویر سازی زیبایی بود
فکر کنم این مطلبو یه جایه دیگه خونده بودم
چه حسی داشت این پستت !
عالی بود !
ابتدا موجی کوتاه
برای شنهای تشنه
درپایان موجی بلند
برای تن پوش تنت
درپایان کدامی موج
فتح مان خواهد کرد؟
خوب سکس رو از طریق الفاظ بین هم رد و بدل می کنید . یه حرکت نرم و ملایم درست مثل نوازش شن های ساحل !! این هم یه جور خود ارضایی است دیگه !
کاش می شد مثل اون کرگدن یه گردن کلفت داشت و با پوست کلفتی بی غیرتی کرد .
تا امثال ایرن هستند جای نگرانی برای امثال کرگدن ها نیست .
شهریار درست گفته بود که تو مستراحه ولی حیونکی حرف تو دهن نچرخیده بود و از شما هاخجالت کشیده بود و ملت ایران را پیشکش کرده بود .
و نگفتی که،
لازمه بلند شدن موجای کوتاه،
و خیزابها؛
نسیم لطیف و
بادهایی است که
گاه و بیگاه،
تن دریا را
نوازش میکنند.
:)درست میگین!
پشت دریا شهریست...
عااااااالی بود...همیشه این قوه تصویر سازیتو تحسین کردم...
زن اما باید همیشه آتیشی باشه ... جوری که کنارش داغ بشی ... نباید بیحال و بی خاصیت باشه .
ترکیب آب و آتش!!!!!!!!!چه شود؟