بی خوابی درد مشترک من و پیرمرد خانه ی رو به رویی ست..من آویزان از پنجره به دنبال رد چراغ های روشن پنجره ها و پیدا کردن بی خواب های شهر و پیرمرد با دمپایی پلاستیکی اش بر روی پشت بام کوتاه خانه ی قدیمی اش به دنبال سوسک های سیاه...
اینجا ساعت دوازده و یک که میشه، همه خوابیدن. من میمونم و رفتگر ساعت 2 برای سیگار کشیدن که به بالکن میرم نه صدایی هست نه پنجرهای روشن. اما ساعت 4و5 که میشه بلندگوی مسنجدها روشن میشن و دهها مسجد با فاصلههای کوتاه شروع میکنند به دعا و اذان خواندن. بعد چراغهایی روشن و خاموش میشن و کم کم که هوا روشن میشه، همسایهی روبرویی پیکانش رو روشن میکنه و میره مسافرکشی... اما من هنوز خوابم نمیاد...
بی خوابی من در این حد نیست!تو سر کار نمیری که تا ساعت ۵ صبح بیداری؟
سلام ...خوش به حالت که میتونی از پنجره همه جا رو دید بزنی ..خونه ی ما ویلاییه .قبلنم ویلایی بود . اطاق من پنجره اش رو به نورگیره... حتی اگه بی خوابم بشم مجبورم فقط به سقف تاریک زل بزنم.. پست قشنگی بود.
شایدم
به دنبال دندانهای مصنوعی!
بازهم موهایت را به کدامین بادسپردی؟
اهل گفتگو نیستی خانم جان ،
دلم میخواست شما اجازه ی دیدارو می دادی !!
ولی ...
نترس ، کارتو از دست نمی دی خانمی !!
انقدر نشین لب پنجره...اینروزا گنجشک کشونه...
شب و روز هم نداره...و اونکه بیداره تو تیررس تره...
سوسک های سیاه هم به دنبال یه تکه نان بخور و نمیر ..در سیاهی تاریک شب ..
سلام...چه حس مشترکی!...اه اه اه...حداقل بنویس به دنبال سوسکهای ماده...
اینجا ساعت دوازده و یک که میشه، همه خوابیدن. من میمونم و رفتگر ساعت 2
برای سیگار کشیدن که به بالکن میرم نه صدایی هست نه پنجرهای روشن. اما ساعت 4و5 که میشه بلندگوی مسنجدها روشن میشن و دهها مسجد با فاصلههای کوتاه شروع میکنند به دعا و اذان خواندن. بعد چراغهایی روشن و خاموش میشن و کم کم که هوا روشن میشه، همسایهی روبرویی پیکانش رو روشن میکنه و میره مسافرکشی...
اما من هنوز خوابم نمیاد...
بی خوابی من در این حد نیست!تو سر کار نمیری که تا ساعت ۵ صبح بیداری؟
سنگ نگاه توست
که بر می انگیزد
موج های سهمناک کابوسم را
بی خوابی
نعمتی است که ندارم!
سلام
چه تفاهمی !
تو این منیریه نوشت ها این بهترینشون بود ایرن ...
مرسی!:)
نه
خوشبختانه هنوز بی کارم!
خوش به حالت!حسابی استفاده کن!
یاد بالکن خونه تون افتادم.....
قشنگ بود این پست.. ولی مگه رو پشت بوم هم سوسک هست؟ قدیما که تو زیر زمین بودن که!
آره.روی پشت بوم خونه های قدیمی سوسک زیاده!
سلام ...خوش به حالت که میتونی از پنجره همه جا رو دید بزنی ..خونه ی ما ویلاییه .قبلنم ویلایی بود . اطاق من پنجره اش رو به نورگیره...
حتی اگه بی خوابم بشم مجبورم فقط به سقف تاریک زل بزنم..
پست قشنگی بود.
سلام...
بی خوابی به نظرم درد نیست... توفیقی ست...