بادهای بنفش تیره

و جهان از هر سلامی خالیست.....

بادهای بنفش تیره

و جهان از هر سلامی خالیست.....

۴

بی خوابی درد مشترک من و پیرمرد خانه ی رو به رویی ست..من آویزان از پنجره به دنبال رد چراغ های روشن پنجره ها و پیدا کردن بی خواب های شهر و پیرمرد با دمپایی پلاستیکی اش بر روی پشت بام کوتاه خانه ی قدیمی اش به دنبال سوسک های سیاه...

نظرات 14 + ارسال نظر
شهریار 7 شهریور 1389 ساعت 13:14

شایدم
به دنبال دندانهای مصنوعی!
بازهم موهایت را به کدامین بادسپردی؟

بعداً 7 شهریور 1389 ساعت 13:44

اهل گفتگو نیستی خانم جان ،
دلم میخواست شما اجازه ی دیدارو می دادی !!
ولی ...
نترس ، کارتو از دست نمی دی خانمی !!

حمید 7 شهریور 1389 ساعت 16:25 http://abrechandzelee.persianblog.ir/

انقدر نشین لب پنجره...اینروزا گنجشک کشونه...
شب و روز هم نداره...و اونکه بیداره تو تیررس تره...

بهار(سلام تنهایی) 7 شهریور 1389 ساعت 17:04

سوسک های سیاه هم به دنبال یه تکه نان بخور و نمیر ..در سیاهی تاریک شب ..

مریم ترین 7 شهریور 1389 ساعت 17:10

سلام...چه حس مشترکی!...اه اه اه...حداقل بنویس به دنبال سوسکهای ماده...

فریق 7 شهریور 1389 ساعت 17:17 http://owl-snowy.blogspot.com

اینجا ساعت دوازده و یک که می‌شه، همه خوابیدن. من می‌مونم و رفتگر ساعت 2
برای سیگار کشیدن که به بالکن می‌رم نه صدایی هست نه پنجره‌ای روشن. اما ساعت 4و5 که می‌شه بلندگوی مسنجدها روشن می‌شن و ده‌ها مسجد با فاصله‌های کوتاه شروع می‌کنند به دعا و اذان خواندن. بعد چراغ‌هایی روشن و خاموش می‌شن و کم کم که هوا روشن می‌شه، همسایه‌ی روبرویی پیکانش رو روشن می‌کنه و می‌ره مسافرکشی...
اما من هنوز خوابم نمیاد...

بی خوابی من در این حد نیست!تو سر کار نمیری که تا ساعت ۵ صبح بیداری؟

مریم عسگری 7 شهریور 1389 ساعت 19:30

سنگ نگاه توست
که بر می انگیزد
موج های سهمناک کابوسم را
بی خوابی
نعمتی است که ندارم!

سلام
چه تفاهمی !

کرگدن 7 شهریور 1389 ساعت 20:22

تو این منیریه نوشت ها این بهترینشون بود ایرن ...

مرسی!:)

فریق 7 شهریور 1389 ساعت 23:04 http://owl-snowy.blogspot.com

نه
خوشبختانه هنوز بی کارم!

خوش به حالت!حسابی استفاده کن!

مکث 8 شهریور 1389 ساعت 04:31

یاد بالکن خونه تون افتادم.....

یازده دقیقه 8 شهریور 1389 ساعت 05:21 http://windowsun.wordpress.com/

قشنگ بود این پست.. ولی مگه رو پشت بوم هم سوسک هست؟ قدیما که تو زیر زمین بودن که!

آره.روی پشت بوم خونه های قدیمی سوسک زیاده!

هیشکی! 8 شهریور 1389 ساعت 11:31 http://hishkiiii.persianblog.ir/

سلام ...خوش به حالت که میتونی از پنجره همه جا رو دید بزنی ..خونه ی ما ویلاییه .قبلنم ویلایی بود . اطاق من پنجره اش رو به نورگیره...
حتی اگه بی خوابم بشم مجبورم فقط به سقف تاریک زل بزنم..
پست قشنگی بود.

مهدی پژوم 9 شهریور 1389 ساعت 06:57

سلام...
بی خوابی به نظرم درد نیست... توفیقی ست...

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد