بادهای بنفش تیره

و جهان از هر سلامی خالیست.....

بادهای بنفش تیره

و جهان از هر سلامی خالیست.....

مرا ببخش

که نمی خندانمت

و سرشانه هایت را لمس نمی کنند انگشتان جذامی ام.

نیمه ای از من سگی ست

که مدام در استخوان های شهر زوزه می کشد.


"فردین نظری"