بادهای بنفش تیره

و جهان از هر سلامی خالیست.....

بادهای بنفش تیره

و جهان از هر سلامی خالیست.....

آدم ها را توی برزخ رابطه تنها رها نکنید. اگر لازم است بگویید نه و طناب پوسیده ی رابطه را رها کنید. باور کنید تحمل گرمای سوزنده ی دوزخ از معلق بودن در خلا خفقان آور برزخ راحت تر است!

نظرات 19 + ارسال نظر
شهریار 30 مرداد 1389 ساعت 12:45

پس به برزخ باورداری؟
تا ته کوچه برو !

یعنی چی؟تا ته کدوم کوچه؟

هلیا 30 مرداد 1389 ساعت 13:28 http://heliahanifi.blogfa.com

نه گفتن آنقدر ها هم ساده نیست ایرن :((

نه شنیدن هم راحت نیست هلیا!ولی معلق بودن و تاب خوردن توی رابطه ای که پر شده باشه از ابهام هم راحت نیست هلیا!گاهی اوقات بهتره آب پاکی رو بریزند روت تا به هوش بیای!این جوری بهتره!

زکریا 30 مرداد 1389 ساعت 13:48 http://www.diazpaam10.blogspot.com

واقعا !

مریم ترین 30 مرداد 1389 ساعت 14:26

بخورمت جیگر...خیلی خوب گفتی...آفرین...

کی میای بخوری حالا منو؟
اون نبضه بود که گفتم!هنوز داره می زنه:)

رعنا 30 مرداد 1389 ساعت 14:50

آی گفتی آی گفتی گور پدر این آدمایی که لاس میزنن تو رابطه و آدمو بلاتکلیف میکنن
آدمو خفه میکنن

هیچی بدتر از همین بلاتکلیفی لامصب نیست!مثل این می مونه که جلاد شمشیر رو گذاشته باشه رو گردن مجرم ولی نزنه سر رو..نزنه ضربه ی آخر رو..فقط مدام با تیزی تیغ و نرمی گردن مجرم بازی کنه!این جوری اون مجرمه در هر لحظه هزار بار می میره!

درسته
با احساسات دیگرون نباید بازی کرد. تزلزل در رابطه آدم رو تو ناامنی رها می‌کنه. کاش همه جرات داشتن حرف دلشونو بزنن. حتی اگه گفتن و شنیدنش سخت باشه

نمی دونم شاید از هزینه هاش می ترسیم که حرف نمی زنیم!

مجتبی پژوم 30 مرداد 1389 ساعت 14:57

فدای تو ایرن جان...

می نو 30 مرداد 1389 ساعت 15:41 http://minoo6.persianblog.ir

باهات موافقم...خیلی هم موافقم....از روی هوا موندن خوشم نمیاد.....پس دیگران هم حتما خوششون نمیاد.....

علیرضا 30 مرداد 1389 ساعت 17:57 http://avayetorkaman.blogsky.com/

زیر این هجوم وحشتناک نور
برای که فانوس روشن می کنی؟
مگر نمی دانی در این شهر
نمی بینند جز تاریکی
پس برای چه فریاد می زنی؟
نمی شنوند جز سکوت
و برای که دلتنگ شده ای؟
ندارند جز تنهایی

کرگدن 30 مرداد 1389 ساعت 23:04

بیزحمت یک پارت دیگر ایمیل فلله ای دارید ایرن بانو !

طلیعه 31 مرداد 1389 ساعت 00:08 http://china.blogfa.com

واقعن ...

خوانش 31 مرداد 1389 ساعت 01:08 http://wit-cha.blogspot.com

کاملا درست می گی
منم از برزخ بیزارم و از رابطه های برزخی

مکث 31 مرداد 1389 ساعت 04:18

ایرن من! گاهی خودمون دوست داریم توی برزخ بمونیم....

نگار 31 مرداد 1389 ساعت 07:33

آره ... درسته. خوبه که آدم دل بده به دل کندن از برزخ. جرئت می خواد ... قدرت می خواد.

سلام من اتفاقی گذارم به وبلاگ شما افتاد
ولی وقتی این مطلب و خوندم نتونستم هیچی نگم و رد بشم
واقعن درست گفتی
کسی که همچین بلایی سرش آمده باشه می دونه بدترین و حقارت بار ترین زمان زندگیه آدمه این اوقاتی که بین زمین و آسمون رهات می کنن
ممنون از نکته بینی ات و ببخش برای فضولیم

خواهش می کنم حوا جان!ممنون از نظرت!

لنی 31 مرداد 1389 ساعت 09:48 http://roospigari.blogspot.com/

"نه" گفتن رو یاد نگرفتیم، یاد نگرفتیم بگیم "فکر می کنم باید تمومش کنیم" و . . . . اصلا وقتی ویکی کریستینا رو دیده بودم سر همین اجم گرفته بود که ماها چرا بلد نیستیم شفاف باشیم، یا همین لنی و جس و . . . چقد راحت حرف می زنن اما ما فقط همدیگه رو عذاب می دیم
سلام
راستی تو که کارشناس بیمه ای می تونی حساب کنی
خسارت وارد دشه بر منو توی این چند ماه، می خوام روی کفنم بنویسمش واسه اون دنیا

یادمه تو یه دوره ی شدید رخوت و افسردگی در انتظار گری کوپر رو خوندم.چند روز پیش داشتم دفتر خاطراتم رو نگاه می کردم مال همون موقع ها.نوشته بودم!من از این پسره لنی متنفرم!چراآخر داستان گند زد به همه چی و با جس رفت!فکر کن!این قدر حالم خراب بود خوبی و خوشی بقیه رو هم نمی تونستم ببینم!یعنی اصلن روند داستان هم یه جوری بود که تو انتظار پایان خوش نداشتی!پایان خوشش همیشه برای من یه ضد حاله بزرگ بود!
خسارتش بیشتر از این حرفاست!رو صفحه ی ماشین حساب نمی گنجه!

عاطفه 31 مرداد 1389 ساعت 12:13 http://hayatedustan.blogfa.com/

آفرین ایرن.. کاش همه جرئت پاپان دادن به رابطه ی سرد بی معنیشونو داشته باشن..

سارا 1 شهریور 1389 ساعت 12:50

وای واقعا گل گفتی. بلا تکلیف بودن خیلی بدتر از نبودنه.

mahan 3 شهریور 1389 ساعت 16:14 http://mahanmomeni.persianblog.ir

تشبیه خوبی بود /واقعیت تلخ بهتر از به امید واهی چنگ انداختن

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد