بادهای بنفش تیره

و جهان از هر سلامی خالیست.....

بادهای بنفش تیره

و جهان از هر سلامی خالیست.....

مایع حیات بخش سرم را تصور می کنم که  تمام آن لوله ی نازک و شفاف را طی می کند و وارد رگ های بی جانم می شود...گرما هم چون هیولایی بی رحم و وحشی بر وجودم چنبره زده و قصد مدارا ندارد با این تن خسته ی من...دانه های درشت عرق را حس می کنم که در مسیر ستون فقراتم پایین می روند و شمارشان دیگر از دستم در رفته....اتوبوس شلوغ و پر از همهمه و جیغ و داد بچه های لوس بر سنگینی سرم فشار می آورد...پشت چراغ قرمز ایستاده ایم و من می خواهم به هر چیزی فکر کنم تا این حالت تهوع موذی و مرموز نباشد..که چنبره زده پشت گلویم و می خواهد هر آن خودی نشان دهد...چشمان را بر آن همه هیاهو می بندم و سعی می کنم روی درد طاقت فرسای کمرم تمرکز کنم..تا از یاد ببرم تهوع را که چنگ زده به بیخ گلویم و .....

شده تا به حال توی خیابان و اتوبوس با حال بد گیر افتاده باشید و آن موقع تمام آرزویتان بشود یک بالش و پتو و خنکای کولر آبی؟

یک ساعت بعد توی بیمارستان روی سپیدی ملافه های تمیزش دراز می کشم و خودم را می سپارم به رخوت جادویی و خواب آور مایع شفاف سرم که وارد رگ های بی جانم می شود  و با بی جان ترین لبخند روی زمین، زیر صدای ممتد پنکه ی سقفی به خواب می روم.....

نظرات 11 + ارسال نظر
میم 23 خرداد 1389 ساعت 18:09 http://diazpaam10.blogspot.com

درد می پیچد در تنمان...درد ...
حالت خوبه؟؟!!

آره..بهترم الان!

محبوب 23 خرداد 1389 ساعت 18:26

بمیرم واست ... چی شده بودی زیباترین لبخندِ زمین ؟
الان خوبی ایرن ؟

مرسی عزیزم!بهترم!

بهار 23 خرداد 1389 ساعت 20:03

کوتاهترین راه را انتخاب کردی

[ بدون نام ] 23 خرداد 1389 ساعت 22:58

ایرن جونم یه وقتی بذار برو ورزش
خیلی حال آدمو بهتر می کنه ! من یه هفته است که دارم تجربه اش می کنم البته بعداز چند سال وقفه.
امتحانش کن.فکر کنم خوشش بیاد مخصوصا ایروبیک!

عزیزم من سالهاست ورزش می کنم و هر روز هم ۴۵ دقیقه می دوم..و قبول دارم حرفتو...ورزش واقعا حال آدمو بهتر می کنه!

طلیعه 24 خرداد 1389 ساعت 03:35 http://china.blogfa.com

مواظب خودت باش دختر

مرسی عزیزم...

خانم سین 24 خرداد 1389 ساعت 08:46

لعنت ، لعنت به این فاصله ی ونک تا راه آهن که باید تو اتوبوس باشی و بدترین حس ها رو تجربه کنی..

لعنت به اون پول لعنتی...

امیدوارم الان خوب باشی ایرن
نگو که فوتبال دیشب و پریشب رو ندیدی!

امشب که شب ِ توئه! نه؟ :)

امشب شبه من آره!دیشب توان بیدار موندن نداشتم...خوابیدم ولی تو خواب صدای گزارشگر رو می شنیدم...
واقا لعنت به پول و لعنت به این اتوبوس های مسخره...

شهریار(م.ر) 24 خرداد 1389 ساعت 09:17

آرزوی سلامتی

همراه با دیدن بازی زیبای ایتالیا

برای ایرن


ممنون!

خانم سین 24 خرداد 1389 ساعت 09:42

دیروز دلم میخواست تو جیمیل باهات حرف بزنم اما دقیقا همون موقع داشتم با وحید هم حرف می زدم و بعدشم زودی باید می رفتم خونه...

امشب همش به یادت خواهم بود :)

مرسی عزیزم که این قدر مهربونی...

مامانگار 24 خرداد 1389 ساعت 10:43

...منم چندبار تجربه سرم داشتم...اون چکیدن قطره قطره هاش دیدنیه !!!...هم شکلی قطره ها..یکی یکی افتادن شون ..به یک فاصله...مرتب و پشت سر هم... آدمو میبره تو خلسه !!...صداها دورمیشه..سکوت.. رویابینی...تخیل...وکم کم خواب عمیق...
امیدوارم همیشه خوب باشی...

کرگدن 24 خرداد 1389 ساعت 10:47

بهتری ؟
چرا اس ام اس جواب نمیدی بچچه ؟!
فتوبلاگتم بیزحمت آره و اینا !

شارژ تالیام تموم شده نمی تونم اس ام اس جواب بدم!بهترم!ممنون!خوبی 2 امتیازی؟!:)

مریم عسگری 24 خرداد 1389 ساعت 14:34

سلام عزیز دلم
نگرانت شدم. خوبی! بهتری! فدات اون روی ماهت!
رفتم خونه بهت زنگ می زنم

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد