تو تموم کتابایی که خوندم و فیلمایی که دیدم..همیشه اون زن یا مردی که بهش خیانت شده آدم خیلی خوبی نیست...چه طور بگم؟انگار همیشه یه خصوصیتی(هر چند کوچک) در اون هست که ما به طرف مقابلش حق میدیم که بره خیانت کنه....شاید تو شروع فیلم و یا کتاب این خصوصیته به چشم نیاد ولی هر چی جلوتر می ریم اون مرد یا زن یک کارهایی می کنند و یا یک افکاری دارند که باعث توجیه خیانت میشه!چرا نمیشه که شخصیت داستان بدون هیچ دلیلی خیانت کنه؟!چرا همیشه باید یه جای کار طرف مقابلش بلنگه و اون همون نقطه ضعف رو بهانه کنه برای خیانت کردن؟
یعنی نمیشه تو یه لحظه ی ناب کنار کسی نشسته باشی و اون وقت تموم تنت بخواد با اونی که کنارت نشسته و از قضا هم عشق زندگیت نیست رابطه داشته باشی، لمسش کنی....و بعد هنوز هم عاشق کس دیگری باشی که همیشه تو زندگیت بوده و هست.....اصلا به این میگن خیانت؟!
هر زن سه مرد دارد.
_مردی که در ذهن زن است که می تواند یک
شخصیت بزرگ باشد ،
یک نویسنده،یک استاد،یک هنرمند.
_مردی که در قلب زن است.
_و مردی که در اغوش زن است.
و وای به حال زندگی ای که مرد در آغوش زن ،مرد
قلبی اش نباشد.
وشاید عکس این نیز وجود داشته باشد .البته
به اشکال مختلف.
جالب وخوب بود ایرن.
اینو کجا خوندی؟
نه ... اشکالی نداره خیانتم نیس ...
به شرطی که این حققو واس طرف مقابلتم قائل باشی بی قید و شرط و اگر و اما ... یعنی آدم که با آدم توفیری نداره که ... زن و مرد و اینا ام شر و ورره ... دسته بندی خداس که آدما قاطی نشن ... تنوع باشه تفریح باشه و اینا ... چی می گفتم ؟ ... آره دیگه ... اینجوریاس ... ولی این بحث خیلی پیچیده س ... یعنی هر چقدم که آدم حسابی و روشنفکر و باشعور و درک و فهم باشی بازم پیچیده س ... چون اساسن آدمیزاد پیچیده س لامصصب ...
اون که آره...منم زن و مردیش نکردم!و این که معلومه این حق دو طرفه است!
به نظرم اگر به کسی دروغ نگی خیابنت محسوب نمی شه اما راستش... راستش رو باید فقط به خودت بگم..
خوب من که می میرم از کنجکاوی...نمیشه همین جا بگی!تاییدش نمی کنم کامنتو!
تو آخرش منو روانی میکنی با این را ننداختن پورتفولیوی فتوبلاگت بچچه !
آقا دروغ چرا!هر کاری کردم نشد!!!!!!!
اذیت نکن دیگه استاد عسگری !
دونه دونه میری رو تاریخ هر عکس و
اون پایین سه تا گزینهء آخر ... وسطیه ... تیک دیسپلی ایمیج این بست فلان بیثال پورتفولیو رو می زنی و بعد سیو می کنی و میری سراغ بعدی ... من خنگ تونستم استاد از شما بعیده نتونید استاد !!
اصلا دقت نکرده بودما...راستی؟ولی کی حال داره قبلی ها رو تیک بزنه!؟این قدر ذهنم درگیر مسایل بزرگ تریه که از حل همچین مسئله ی کوچکی عاجز مونده.می بینی؟!!!!!!!!!!!!!!!
بستگی داره متعلق به چه دوره ای باشی.مدرن اگه باشی خیانت محسوب نمیشه که هیچ خیلی هم روشنفکر میشی!اما اگه سنتی باشی فکر کردن به سوسک نر هم یه نو خیانته!
من تو این ماجرای خیانت خیلی سخت و گیر و خشکه مقدسم. یعنی تو بگو یه نگاه بی جا یا یه لبخند جلف طرف به کسی بزنه رسمن شیهدش میکنم
کاری نداره که ... هرکدوم چن ثانیه وخ میبره ... عوضش وختی تموم شد تو یه صفحه میتونی کل عکسای از اول تا حالاتو یجا مرور کنی ... این خیلی خوبه ... کمک میکنه به بهتر شدن کارات ... ارزششو داره استاد جان !!
چشم!امشب امر شما انجام میشه!
خدا رحم کرده این رعنا مرد نشده !
همینه میگن خدا رعنا رو شناخت شاخش نداد دیگه !!!
اولاش که داشتم می خوندم یاد unfaithfull افتادم!!
بعدش اما کمی به فکر رفتم که اسمش خیانت هست یا نه... خب ایرن می دونی؟ این موضوع از هر آدمی به آدم دیگه متفاوته... ولی سخته حداقل واسه من و خیلی های دیگه...
الان که خیلی دقت میکنم می بینم این عکس گوشه خودتی! خودت گرفتی؟
آره.خودم گرفتم!
وقتی یه چیزی به نام تعهد توی زندگی آدم باشه اینجور اتفاقها یعنی خیانت. در حالیکه به نظر این ویژگی عادی یک انسانه : تنوع طلبی. همیشه یه بهونه ای هست تا آدم این میل رو ارضا کنه.
گاهی فکر می کنم در این رابطه اگه کاری کنی که هیچ وقت نتونی برای همسرت تعریف کنی یه جای کارت لنگ زده و ...
نمیدونم ... به نظرم این واقعا خیلی پیچیده اس ... و این خود آدم ها هستند که در ارتباطشون مرزها رو تعریف می کنن ... به نظر من نه میشه گفت : هست و نه میشه گفت : نیست ... مطلق نمیشه جواب داد ... بستگی داره ... نسبیه
امیدوارم این بلا سرت نیاد اما واسه من که یه بار یه همچین اتفاقی افتاده....یعنی طرف مقابل بهم خیانت کرده...خیلی سخت بود با اینکه می دونستم یعنی اون طرف خائن مقابل هم عین حرفای تو رو بهم زد که هم منو دوست داره هم عاشق یکی دیگس......می دونی من خرد و داغون شدم...به نظرم یه سری فکرا و حرفا مال کتابا و فیلماس ...تخیله و واقعیت نداره....خیانت از طرف معشوق خیلی تلخه...تلخ و ویرانگر
به نظر من تو سکس فانتزی نقش زیادی داره خیلی از زنها در خیالشون با شخص دیگری سکس میکنند ولی شوهرشون هیچ وقت بویی نمیبره
خیانت....
خوب احتمالا بخاطر همون دلیله که خودت میگی باید طرفه بد باشه تا بشه ترکش کرد و ...
یعنی خب دلیلش هم همینه...
یا میتونه دلیش این باشه که طرفی که مورد خیانت واقع شده!از سر اتفاق خودش یکی دیگه رو پیدا کرده باشه!!
.....
اما در مورد پاراگراف دوم... بنظرم کاملا شدنیه!...
من خیلی وقت به این حس دچار میشم... این طوری شاید حتی حسی که به آدم دست میده باورنکردنی باشه!... حتی بهتر از خود رومانتیک بازی و عشق!
آره بنظر من شدنیه...
نمیدونم چرا یاد unfaithfull افتادم ... :دی
به هرکی دادم فیلمه رو دید کلی فحش بار زنه کرد اما اتفاقا من بهش حق دادم :دی
با اطمینان قلبی تمام باید به همه هنرهایی که داری سفسطه رو هم اضافه کنم!...
یجوری نوشته بودی که وقتی خوندم گفتم ؛ایول!راست میگه دیگه!؛...ولی وقتی پنج ثانیه گذشت تازه به بی ربط بودن نظریه ات و کلاهی که سر عقلم رفته پی بردم!...
نمیدونم آگاهانه بوده یا نه ولی پاراگراف اول بصورت کاملا فریبنده ای خواننده رو برای گرفتن نتیجه ای بیربط در پاراگراف دوم آماده میکنه!...
خلاصه که اگه عصر قبل از افلاطون و سقراط و بروبچشون به دنیا میومدی میتونستی آدم بزرگی بشی!
خوشم به هوشت....
نه٬ نمیشه.
آره٬ به این میگن خیانت.
ضمنا اینی که میگی هیچ بعدی نداره. این بعدی که تو نوشتی رو دیگه نداره. عمرا نداره...
بنظر من اگه ازروی عشق نیست...هوس هستش...وآدم نباید خودشو برای هوس مصادره کنه...فقط وفقط وفقط برای عشق..عشقه که کشش قلبی داره...وبعد کششهای دیگه بدنبالش میاد ...