سلااام ایرن...این صدای شرشر آب کولر...منو میبره تو یک دره ای سرسبزکه از لابلای سنگهای بزرگ وکوچیکش قلپ قلپ آب چشمه بیرون میزنه و بعد که روی سنگریزه های کوچیکتر مسیری شیبدار جاری میشه...این صدارو پیدامیکنه...خیلی حس قوی داره...حس عمیق وصل به روح طبیعت و کنده شدن ازهیاهوی بیروح و سطحی روزمره...
سلام راستش من فقط و فقط به این فکر می کنم که برم کولر رو خاموش کنم چون علاوه بر برق اب هم داره هدر میره! فکر کن! این تقصیر من نیست تقصیر تفکر مزخرف پدرمه که باهاش بزرگ شدم...صرفه جویی!
جالبه...الان که کامنتو فرستادم بقیه رو خوندم و دیدم بقیه هم همینارو نوشتن... خدا میدونه چندتا دوست داشتنی مشترک دیگه هم هست که تا کسی حرفشو ننداخته ازش خبر نداریم...
قابل تو رو نداشت بانوی بنفش...خجالتم نده..فقط میخواستم یه چیزی باشه که یادگاری بمونه برات..خودم کتاب خیلی دوست دارم و به دوستام هم کتاب میدم..به هر حال ببخشید
صدای شر شر آب به کنار
بوی پوشال خاک خورده ای که آب روی اون ریخته
یک حال دیگه داره ایرن!
چه تشبیه خوبی . میشه هر چیز به ظاهر آزار دهنده ای رو یه جورایی مثبت تعبیر کرد
من عاشق کولر آبی ام. از وقتی اومدیم خونه ی جدید لذت خوابیدن زیر صدای کولرای آبی رو از دست دادم. به شدت این پستت و می فهمم.
من عاشق ِ صدای شر شر آبم ...
جدی حال میده ... با این صدا بخوابی که دیگه محشره..
خیلی حسه خوبیه تجربش کردم بعد دیدی یه خنکی خوبی میاد زیر پوستت؟
ایرن من ! داستان نمی فرستی برام؟ منتظرم ها...
اندر مزایای پنت هاوس!
واقعا پولداری هم خوب دردیه!
سلااام ایرن...این صدای شرشر آب کولر...منو میبره تو یک دره ای سرسبزکه از لابلای سنگهای بزرگ وکوچیکش قلپ قلپ آب چشمه بیرون میزنه و بعد که روی سنگریزه های کوچیکتر مسیری شیبدار جاری میشه...این صدارو پیدامیکنه...خیلی حس قوی داره...حس عمیق وصل به روح طبیعت و کنده شدن ازهیاهوی بیروح و سطحی روزمره...
یکی دیگه از خوبیهاش هم اینه که مگس ها و پشه ها اون بالا پیداشون نمیشه و شب ها میشه با پنجره باز خوابید
سلام ایرن . چطوری رفیق ؟
یه پیشنهاد : نظر وبلاگت تبدیب بشه به دفترچه خاطرات
یعنی چی؟!
ایرن جان مکث رفت تو بلاگفا...
چرا به این ماهی ها غذا نمی دی هر وقت میام می بینم گرسنشونه!؟!؟
سلام
راستش من فقط و فقط به این فکر می کنم که برم کولر رو خاموش کنم چون علاوه بر برق اب هم داره هدر میره!
فکر کن! این تقصیر من نیست تقصیر تفکر مزخرف پدرمه که باهاش بزرگ شدم...صرفه جویی!
والّا ما ام طبقه آخریم ولی چرا صدایی نمی شنویم ؟!
نکنه نیاز به گوش بصیرت داره ؟!!
شایدم کولرمون خرابه یا جنم نداره !!!
چه حس خوبی داشت این صدای شر شر که گفتی. یک لحظه تصورش کردم و خنکایش را حس کردم
ایول..ما هم از تصورش کلی یه خواب رویای اومد سراغمون...
ترانه های ساتیاگراها
و بوی خاک خیس خورده .
آخ گفتی!...عاشق بوی پوشالای نو و صدای آب توشونم!
جالبه...الان که کامنتو فرستادم بقیه رو خوندم و دیدم بقیه هم همینارو نوشتن...
خدا میدونه چندتا دوست داشتنی مشترک دیگه هم هست که تا کسی حرفشو ننداخته ازش خبر نداریم...
زندگی رویایی!
قابل تو رو نداشت بانوی بنفش...خجالتم نده..فقط میخواستم یه چیزی باشه که یادگاری بمونه برات..خودم کتاب خیلی دوست دارم و به دوستام هم کتاب میدم..به هر حال ببخشید
قربونت برم من....خیلی لطف داری...خیلی خوش حالم کردی عزیزم....خیلی...
جدا؟ چه خوب