بادهای بنفش تیره

و جهان از هر سلامی خالیست.....

بادهای بنفش تیره

و جهان از هر سلامی خالیست.....

حتما خوب نیست!

روزهایی که همین طور ساکت و آرام از پی هم می گذرند، بدون هیچ اتفاقی، مرا به شک می اندازند.گویی سکوت ثانیه ها و بی اتفاقی دقیقه ها باری از تراژدی به همراه دارد.انگار با سکوتش فریاد می زند که این آرامش، آرامش قبل از طوفان است. بی اتفاقی محض قبل از رخ دادن غمناک ترین اتفاق زندگیم.

این جور وقت هاست که وقتی تلفن زنگ می زند و کد0861 را می بینم مطمئن می شوم که قرار است خبر مرگ یکی از عزیزانم از میان سیم های تلفن عبور کند و به من برسد...و یا وقتی تو حرف می زنی منتظرم تا از دهانت بشنوم که عاشق دختری دیگر شده ای، دختری با زیباترین لبخند روی زمین و می خواهی به خاطرش ترکم کنی...

حتما خوب نیست که من این قدر عاشق تراژدی ام!عاشق پایان های بد و نرسیدن کلاغ به خانه اش...حتما خوب نیست که من به زور می خواهم از میان دل و روده ی ساعت دیواری اتفاق های بد را بکشم بیرون...حتما خوب نیست که همیشه آینده ام را خاکستری و تنها و بدون تو می بینم چون مطمئنم که تو ترکم می کنی...

حتما از این پست معلوم است که من این روزها چه قدر حالم بد است....


نظرات 16 + ارسال نظر
محمد 28 اردیبهشت 1389 ساعت 12:33 http://darkpoint.blogspot.com/

منم این روزا از تلفنم می ترسم. خیلی زیاد.

خانم سین 28 اردیبهشت 1389 ساعت 13:07

عجیبه چون منم گاهی از آرامش می ترسم، با خودم میگم نکنه آرامش قبل از طوفانه! در مورد عشقم هم متاسفانه گاهی پایان های بد براش می سازم...

گرچه اونها ناراحت می شن! چرا ایرن؟

منیژه 28 اردیبهشت 1389 ساعت 13:50 http://nasimayeman.persianblog.ir

الهی دورت بگردم ایرن جان تو رو خدا از این فکرا نکن، مخصوصاً در مورد عشقت، فکر کن که تا ابد و برای همیشه مال تو، چون به هر چیزی که فکر می کنی اونو به سمت خودت جذب می کنی.
عزیزم مثبت فکر کن، بهت پیشنهاد می کنم کتاب راز رو حتماً بخونی.

شهریار(م.ر) 28 اردیبهشت 1389 ساعت 16:00


امان از این روزمرگی لعنتی!

خانم سین 28 اردیبهشت 1389 ساعت 16:07

آقا این ماهی های گوشه وبلاگت عجیب آدمو سرگرم می کنن! بلاها هرچی غذا بهشون می دی می خورن!! همه جا هم دنبالت میان!!!!

مامانگار 28 اردیبهشت 1389 ساعت 16:31

...وقتی کسوف روی میده...و جهان پیرامون مان تاریک میشه..چه میکنیم ؟؟!!...
اونقدر نگاهش میکنیم...اونقدرنگاهش میکنیم...اونقدر بهش خیره میشیم...تا ماه ردبشه ونور و روشنایی رو پسمون بده...بهمون برگردونه...
تو هم از حال بدت بیرون بیا واونقده بهش نگاه کن و نگاه کن و خیره اش شو که از رو بره و...ولت کنه...

کلاسور 28 اردیبهشت 1389 ساعت 21:22 http://celasor.persianblog.ir

بله که خوب نیست !!
در ضمن من از طرف تمام آشنایان و دوستان و وابستگاه از شما معذرت خواهی می کنم !!! انشاله اگه شد 14 و 15 خرداد با هم یه سفر بریم !

کرگدن 28 اردیبهشت 1389 ساعت 21:58

آخه خداییش اینکه آدم فک کنه یه فقره دیلاق فرفری ترکش میکنه اتتفاق و خبر بدیه ؟!!!

نگار 28 اردیبهشت 1389 ساعت 23:03

اینجا همه دارن بهت انرژی مثبت می دن. پس یکی مثل من باید دهنشو ببنده ترجیحآ چون ندارم چیزی از این دست که بدم بهت ایرنم. مواظب خودت باش ... همین فقط.

مهسا 29 اردیبهشت 1389 ساعت 00:31

این اصلا خوب نیست
حتما در مورد قانون جذب میدونی . بدی ها رو به خودت جذب نکن

محبوب 29 اردیبهشت 1389 ساعت 09:03 http://mahboob.persianblog.ir

ایرن جونم ! چت شده آخه تو ؟
چرا منتظر اتفاق های بدی ؟
دلم گرفت این پستت رو خوندم ...
ایرن جون !
اون همه عشقی که من از محسن تو همون چند ساعت دیدم و این همه شادم کرد ... محاله که ترکت کنه ... من که اصلا نمی فهمم تو برا چی اینو نوشتی و اصلا اینجوری فکر می کنی ...
بیا بنویس که دیگه اینجوری فکر نمی کنی ... بیا بنویس که منتظر اتفاقای خوبی ... بیا بنویس دیگه ... چرا حال ملت رو می گیری ؟ حالم بد شد ... بیا از چیزای خوب بنویس ... دلم گرفت ...

مهراد 29 اردیبهشت 1389 ساعت 11:10 http://putplehaze.blogfa.com

دنیا عجب جایی شده...

پرند 29 اردیبهشت 1389 ساعت 13:10 http://gipsymoonn.blogfa.com

جایگزین کن با افکار مثبت... جملم خیلی کلیشه اییه میدونم! اما راه دیگه ای نیست. هرچی فک کنی همون میشه ها...

مون 29 اردیبهشت 1389 ساعت 13:47 http://www.keyboard.blogsky.com

بیا قبل از اینکه 0861 زنگ بزنه تو زنگ بزن.
حرفه چرتی زدم؟
زندگی همین جوریه دیگه . منم کم کم دارم واسه اینکه یه وقت عزیزامو از دس بدم نگران می شم و هی بهش فک می کنم. ولی طبیعیه دیگه . بعدشم اینکه یه فرصت ه کوتاه داریم تو این زندگی بعدش تموم می شیم هممون و همه چیز ، پس آدم هی باید بپذیره اتفاقا رو و زندگیه این شکلیو.

غزل خونه 31 اردیبهشت 1389 ساعت 18:53 http://ghazalkhoone.persianblog.ir/

چرا از روزهای بی حادثه آرامشش رو نمیبینی و حس نمیکنی خدا بهت آرامش هدیه داده که بزرگترین آرزوی هر انسانیه؟
نمیخوام تیریپ بابابزرگا نصیحتت کنم ولی خب خداییش همه چیز برمیگرده به نگاه آدم. هرطور ببینی٬ همونطور پیش بینی و برداشت میکنی...

خوب همینه دیگه ..چرا همه فکر می کنیم اتفاقای بد نباید باشه ..نباید بیفته ..اگه بد رو نفهمیم که خوب ،خوب نمیشه برامون ..ایرن تو روزی شادترین زن دنیا می شوی ..باور کن ... می دونی چرا ؟؟؟چون غم رو خیلی خوب درک کردی ...پس از سیاهی نترس دختر ...

مرسی بهار جون!

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد