بادهای بنفش تیره

و جهان از هر سلامی خالیست.....

بادهای بنفش تیره

و جهان از هر سلامی خالیست.....

من یک کریستف کلمب کوچکم!

شب ها، چشمانم را می بندم و با کشتی کوچک خیالم سرزمین های دوردست را فتح می کنم!تنم را روی لغزندگی سفید ملحفه ها کش و قوس می دهم و دستانم را در امتداد شانه هایم باز می کنم و نسیم خنک اقیانوس صورتم را می نوازد...پتوی آبی ام می شود بادبان کشتی کوچکم و من می شوم یگانه ناخدای آرام ِآبیِ اقیانوس...تا جایی در جزیره ای کوچک و پرت که حتی در صفحه های رادار هیچ ماهواره ای پیدا نیست پهلو می گیرم و به خواب می روم.آری من یک کریستف کلمب کوچکم!

نظرات 27 + ارسال نظر
محبوب 19 اردیبهشت 1389 ساعت 11:03 http://mahboob.persianblog.ir

وای خدا چقدر خوب بود کریستف کلمب کوچولوی من !... چقدر لطیف بود این نوشته ات ... خیلی دوستش داشتم ... خیلی زیاد ... به جزیره که می رسی یاد ِ من هم باش ... منم جزیره میخوام .
قربونت برم کریستف ِ کوچکم ...

خانم سین 19 اردیبهشت 1389 ساعت 11:04

:)

چه خوب!

مسعود 19 اردیبهشت 1389 ساعت 11:19 http://tajrobehayeeazad.wordpress.com/

خب پس جای امیدواری هست که هنوز سرزمین های بکر تازه ای برایِ کشف شدن وجود دارند!
;-)

البته فقط زیر پتو و در عالم خیال!

رعنا 19 اردیبهشت 1389 ساعت 12:46

کشف یه جای جدید که خالی از قانون ها و مزخرفات دنیای فعلیمون باشه چقدر آرامش بخشه

شهریار(م.ر) 19 اردیبهشت 1389 ساعت 13:13 http://kochehayekhisbaroni.blogsky.com


اسکله آرامی می خواهم

که حریم امنی برایم باشد

ولی امان از این بادهای مخالف!!!





بی تا 19 اردیبهشت 1389 ساعت 13:39 http://khanoomek.blogfa.com/

خیلی خوب بود ایرن خیلی...عاشقتم

جیگرمی تو!نمی دونی چه قدر دلم می خوادت!

سمیرا 19 اردیبهشت 1389 ساعت 14:04 http://nahavand.persianblog.ir

خاطره ات تلخ و قشنگ بود...این نظر بچه هاییه که اومدن و رای دادن به خاطره ها...منم موافقم باهاشون...اجایزه هم میدیم چرا که نه؟! تو فقط آدرستو واسه ما بذار بانوی بنفش تیره

ممنون عزیزم!من عاشق جایزه ام!

زکریا 19 اردیبهشت 1389 ساعت 15:13 http://www.diazpaam10.blogspot.com

عاشق آدم های خیال پردازم . خودمم عاشق این کارم . خیال
خیال
خیال

زکریا 19 اردیبهشت 1389 ساعت 15:15 http://www.diazpaam10.blogspot.com

آخه چه جوری می تونین درباره شب های روشن این جوری بگین بی رحم ها ؟!

من که کلی دفاع کردم!من که میگم جزو اولین فیلمای روشن فکریه ایرانه!ولی قبول کن که خیلی جاهاش هم مشکل داره و به نظر من تا حد زیادی مدیون فیلم نامه ی اقتباسیش از داستان محشر داستا یوسکیه!منم این فیلم رو خیلی دوست دارم البته مقدار زیادیش فقط به خاطر بازی استادانه ی مهدی احمدی!

بنفشه خاتون 19 اردیبهشت 1389 ساعت 17:51 http://www.banafshe-khatoon.blogfa.com

به این میگن راهی برای خوب خوابیدن و خواب خوش دیدن.ما میرویم امشب دزد دریایی بشویم:)

فلورا 19 اردیبهشت 1389 ساعت 22:51

اوه اینکه خوراکمه ایرن. مال من یه شکل دیگه است.هرشب یه ساعت میرم رو تاب تو حیاطمون آهنگ گوش میدم میرم به اعماق خیاااال!
---------------------------------------------------
یادت نره که تو هم دوست من هستی.

:D

مریم ترین 20 اردیبهشت 1389 ساعت 01:12

عالی بود ایرن...

حمید 20 اردیبهشت 1389 ساعت 01:23 http://abrechandzelee.persianblog.ir/

چه آرامش دلچسبی تو این نوشته ات بود...بعد از خوندن چند تا آپدیت غمگین ناآرام اینیکی حسابی چسبید...مرسی...

فریق تاج‌گردون 20 اردیبهشت 1389 ساعت 03:21 http://owl-snowy.blogspot.com

خیلی قشنگ بود

مهراد 20 اردیبهشت 1389 ساعت 11:47

زندگی...

منوخودم 20 اردیبهشت 1389 ساعت 13:00

سلام بر کریستف عسگری
عکاس بانوی عزیز که در همه احوال عزیز دلند..
من آمریکا هستم
بیا کشفم کن...

خیلی باحالی تو!مردم از خنده!من فعلا علاقه ای به امریکا ندارم!و می خوام در سواحل افریقا بمونم!

مون 20 اردیبهشت 1389 ساعت 13:43

هین / خیلی حال داد

زری 20 اردیبهشت 1389 ساعت 15:03

رویاهات رو زنده نگه دار عزیزم... باهاشون کار داریم..

شاه رخ 21 اردیبهشت 1389 ساعت 07:47 http://roospigari.blogspot.com/

من شب ها مجبورم پلنگ باشم به خاطر پلنگی که روی پتوم هست و تا صبح توی بغل همیم پلنگ نباشم خونم ریخته س
سلام
صب بخیر
در مورد شب های روشن کاملا نظرم برعکس توئه فک می کنم فیلمنامه خوبی داره با کارگردانی خیلی خوبی و بازی های خیلی خیلی بد

شاه رخ 21 اردیبهشت 1389 ساعت 08:13 http://roospigari.blogspot.com/

اره
اگه از نظر تاریخ سینمای ایران نگاه کنیم و مقایسه کنیم با فیلمایی که اون وقت ساخته می شد و اینا شب های روشن خیلی فیلم قابل ستایشیه

شاه رخ 21 اردیبهشت 1389 ساعت 08:15 http://roospigari.blogspot.com/

قالب عوض کردن مداممون به خاطر مخاطباییه که با کامنتینگ مشکل دارن اینه که از سر اجباره

شاه رخ 21 اردیبهشت 1389 ساعت 08:15 http://roospigari.blogspot.com/

لطف داری شما

مامانگار 21 اردیبهشت 1389 ساعت 09:05

ایرن جان ...این سفر در خیال و رویا وقتی که به رختخواب میرویم...شیرین ترین کیف و لذذات عالمه !!!...میتونیم هر آرزو و ایده ای داریم...بهش جامه عمل بپوشونیم...بی کم و کاست...جالبیش اینه که هرچی واقعی تر ببینیش...یعنی رنگ تصاویر خیالیت رو (مثل رنگ لباس خودمون...یا لباس دیگری...یا رنگ آسمون ودرختاو..) واضح ترو شفاف ترباشن...یا مثلا جزئیات رو درصحنه خوب ببینی...حس اش قویتر میشه و تاثیرگذارتره...
اونوقت صبح که از خواب بلند میشی شاداب و پرانرژی هستی تاشب !!

مامانگار 21 اردیبهشت 1389 ساعت 09:10

این پستت خیلی عالی و شارژکننده بود...نمی دونم... اما پستای غمگنانه ات خیلی ناراحتم میکنه...
ضمنا نگار دیگه در سنی یه که میتونه خودش سفربره...اونم باداشتن دوستان عزیزی مثل شما...

منیژه 21 اردیبهشت 1389 ساعت 11:36 http://nasimayeman.persianblog.ir

سلام ایرن جان با تمام وجود دوستت دارم به خاطر جسارتت، شهامتت، لطافتت و روح بزرگ و قلب مهربونت خوشحال می شم بهم سر بزنی.

:D

یازده دقیقه 23 اردیبهشت 1389 ساعت 00:15 http://windowsun.wordpress.com/

شبها چه خوب می خوابی...
راستی تو نمیخای با من دوست بشی :(

چرا عزیزم!دوست دارم!منتها اگه خیلی جذاب باشی من به دوستی ساده اکتفا نمی کنم:)

غزل خونه 31 اردیبهشت 1389 ساعت 18:28 http://ghazalkhoone.persianblog.ir/

فوق العاده بود. یکی از بهترین پست هایی بود که توی وبلاگت خوندم...

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد