بادهای بنفش تیره

و جهان از هر سلامی خالیست.....

بادهای بنفش تیره

و جهان از هر سلامی خالیست.....

زیبای اثیری...


من اگه مرد بودم و توی خیابون با یه دختر زیبا برخورد می کردم، البته از اون زیبایی های اساطیری..از اون زن های اثیری، رهاش نمی کردم، از دستش نمی دادم و به سادگی از کنارش عبور نمی کردم...راه می افتادم دنبالش و می رفتم ببینم یه همچین زیبای اسطوره ای کجاها میره، با کی عشق بازی می کنه، چی می خره، با کی حرف می زنه، چه جوری آرایش می کنه و لباس می پوشه...و یه کلام چه جوری زندگی می کنه...

نظرات 30 + ارسال نظر
خانم سین 31 فروردین 1389 ساعت 10:07

منظورت از زیبایی ِ اساطیری قیافه شه؟ عکست یه نموره ذهنم رو جایی دیگه برد! انتظار داشتم یه صورت ببینم!

زیبایی اساطیری رو نمیشه توضیح دادخانم سین جان....شاید یه هاله باشه ..به هر حال می دونم که شاید خیلی هم ربطی به صورت نداشته باشه ....

خانم سین 31 فروردین 1389 ساعت 10:31

اوکی! گرفتم موضوع چیه...

بی تا 31 فروردین 1389 ساعت 10:44 http://khanoomek.blogfa.com/

من همین الان هم که زنم اگه یه همچین موجودی رو ببینم ولش نمی کنم!!

یکی از حسرت هام همینه دیگه...تو رو ول کردم تا مثل ماهی لیز بخوری و بری تو اقیانوس هند شنا کنی....

مهسا 31 فروردین 1389 ساعت 11:00

وقتی همه ی اینا رو فهمیدی چی ؟ اونوقت ولش میکردی ؟ اگه اون زنه از وجود تو ناراحت بود چی ؟

نمی ذاشتم بفهمه وجو منو...بعدش رو دیگه نمیشه گفت مهسا جان...

رعنا 31 فروردین 1389 ساعت 11:01

من اگه مرد بودم حسابی دختر بازی میکردم همراه با مطالعات عمیقه

وای نگو..من می ترکوندم...

محمد 31 فروردین 1389 ساعت 11:20 http://www.darkpoint.blogspot.com/

پیشنهاد خوبیه ولی واقعیت دردناک زندگی اینه که تو مرد نیستی ایرن. اینو باور کن! من یه بار میرم و تمام مشاهداتم رو می نویسم، البته خیلی "مالنا"یی میشه، راهی به خلوت آدما نمیشه پیدا کرد! ولی شاید یه بوف کور از توش دراومد!

اگه من مردم که راهم رو به خلوت زنان زیبا پیدا می کنم!

سمیرا 31 فروردین 1389 ساعت 11:28

خطرناک بودی اونوقت!

من عاشق مردای خطرناکم!

فکر نکنم همچین زنی وجود داشته باشه. اما اگر هم باشه وقتی آدم(مرد) به پریودی و حاملگی و بیماری‌های زنانه و پوشاک خونی و ...هع.. فکر می‌کنه، زن اساطیری و اثیری مثل حباب می‌ترکه و تبدیل می‌شه به ... حال به هم زن

از دید شما شاید این طور باشه.اما از دید من حتی پریود و قرمزی خون و درد کشیدن زیبای زن می تونه دلیلی افزون باشه بر اثیری بودنش!

...شاید منظورت همون ؛قدیسه؛ هان(به اصطلاح قدیمیش)...راستش هرکدوممون بنوعی همین کارو داریم میکنیم...درواقع جذب و دفع هامون نسبت به آدمایی که باهاشون روبرو میشیم همینه ...اصطلاحا انرژی مثبت ومنفی یا شیمی آدما...اگه جذبمون کنن سعی داریم از کاراشون سر درآریم و تقلیدکنیم ازشون...اما این یعنی بدنبال جوی رفتن نیست؟!!...باشه چه اشکالی داره... دنبالش که بری همین جوی بالاخره مارو به اقیانوس میرسونه...

حمید 31 فروردین 1389 ساعت 13:27 http://abrechandzelee.persianblog.ir/

پس خدا خیلی رحم کرد که مرد نشدی!
اینجوری هر روز باید خانواده ات تو منکرات و این کلانتری و اون پایگاه بسیج دنبالت میگشتن!...
ضمنا این اولشه که میگی ؛راه می افتادم دنبالش و می رفتم ببینم ؛...یعنی فقط به دیدن راضی بودی!؟...جلوی ما فیلم نیا خانم محترم(آقای محترم!؟)...ما خودمون ختم روزگاریم!

به مهسا هم گفتم که باقیش به درد شما نمی خوره....
آره از یه نظر تموم دخترای خوشگل شانس آوردند که یکی من مرد نشدم یکی بیتا!

حمید 31 فروردین 1389 ساعت 13:30 http://abrechandzelee.persianblog.ir/

این اشتیاقی که به زیبایی زنانه (البته زیبایی واقعی) داره برام خیلی قشنگه...
چرا فکر میکنی این نوشته حتما باید با ؛من اگه مرد بودم؛ شروع بشه؟...؛من اگه میتونستم؛ یا ؛اگه امکانش بود؛ بهتر نیست؟

می دونم چی میگی...من نسبت به زیبایی زنانه به شدت آسیب پذیرم...ولی احساس می کنم که اگه مرد بودم و درست مخالف این همه زیبایی..خیلی برام زیباتر جالب تر و یا همون اثیری تر بود..چون خودم زن نبودم!وگرنه برای راه افتادن به دنبال زنان زیبا نیازی به مرد شدن ندارم!

محبوب 31 فروردین 1389 ساعت 14:00 http://mahboob.persianblog.ir

به نظر من زیبایی اثیری زن و مرد نداره . یه چیزیه مربوط به انسان ، فرای جنسیتش . اما قبول دارم که در زنان بیشتر یافت می شود ، زیبای من !

سه شنبه 31 فروردین 1389 ساعت 14:23 http://tuesday.blogfa.com

یه نفر رو می شناسم که این حالت رو داره . البته از نظر اون اکثریت زنها اثیری بود. چون مثلا اگه صبح زود برای یه کار کوچیک هم می رفت تا بانک سر کوچه شب بر می گشت . از بس که دنبال این زن های اثیری راه می افتاد . بعضی وقتا شماره تلفن بهش می دادن بعضی وقتها هم چندتا فحش . ولی جدا زن اثیری دیگه چه صیغه ای هست ؟ اصلا هست ؟ مرد اثیری نداریم ؟ از کجا باید بدونیم اثیریه ؟ فکر کنم مثلا تکشاخه !

محبوب 31 فروردین 1389 ساعت 14:29 http://mahboob.persianblog.ir

عکس پروفایلت رو نمی فهمم . موهاشو می فهمم . من نفهمم . من نمی فهمم ...

نه این چه حرفیه..عکس بی ربطه.تو راست میگی....

کرگدن 31 فروردین 1389 ساعت 15:59

کار خوبی میکردی !
ولی من راستش با فریق موافقم اما نه این شددت و غلظتی که گفته !!
یه دختر عمه دارم خدای روابط عمومیه ولی با این حال بازم میگه وختایی که جلوی رئیس بیمارستانی مدیری خلاصه آدم کلله گنده ای حس میکردم دارم کم میارم تو دستشویی در حال ریدن تصوررش میکردم استرسم می ریخت !
بیربط بود ؟!
کجاش بیربط بود ؟!
یه کم دققت کن فرزند !!!

زن اثیری ریدنش هم اساطیریه...

مهر 31 فروردین 1389 ساعت 18:39 http://windowsun.wordpress.com/

خب من یک همچین حسی نسبت به تو دارم ایرن! >>زیبای اثیری و البته مرد هم نیستم :)

خطرناکی ها...می خوای شماره مو بهت بدم قرار بذاریم!من پایه ام....

علیرضا 31 فروردین 1389 ساعت 22:02 http://thestories.blogfa.com

نمی دونم والا، فک کنم نگاهت زنونست تا مردونه، حداقلش من اگه یه زنِ اثیری رو ببینم بعید می دونم دنبالش برم، چرا؟ نمی دونم! ولی می دونم که فایده ای واسم نداره!
البته بماند که نیمه ی دیگه ی تنم می خواد دنبالش بره اونم مثِ چی!

گفتم که...ای کاش مرد بودم....

حامد 31 فروردین 1389 ساعت 23:16 http://breathless.persianblog.ir/

اتفاقن من وقتی این زیبای اساطیری رو دیدم باهاش دوستم شدم...شناختمش...فهمیدم چیکارا میکنه...بعد فهمیدم که کارای خیلی خوبی نمی کنه...تصمیم گرفتم فقط از دور از این به بعد نگاهشون کنم...زیبای اساطیری وقتی اساطیریه که بهش نزدیک نشی...

منم بهش نزدیک نمی شدم...فقط از دور باهاش زندگی می کردم...

کرگدن 31 فروردین 1389 ساعت 23:42

خانوم جان یعنی چی که ساعت ۴ به بعد کرکرهء اینجا رو میکشی پایین و کامنتا رو تایید نمی کنی !
خونه ام که دیگه نت داری که !
خساست ام حددی داره آخه بچچه !

ببین
من نمی دونم تو چرا تا حالا کور نشدی این قدر چشمات تو نت چرخید..من همین ۸ ساعت سر کار رو هم کم میاره چشمام...

کرگدن 31 فروردین 1389 ساعت 23:44

این خانومه چرا اپیلاسیون نکرده اونوخ ؟!
زن اثیری که نباس تا بالای رونش پشم و پیلی داشته باشه که !!

زری 1 اردیبهشت 1389 ساعت 11:49

من همین حالا هم نسبت به زنهای خوشگل حساسم...

فلیپه مونترو 1 اردیبهشت 1389 ساعت 13:02 http://roospigari.blogspot.com/

من با هیجان بلند شدم برم سمتش سیا فک کرد می خوام بی آبرویی کنم پاهامو گرفت سیا نشسته بود پای آتیش منم پای آتیش بودم همین که از ماشین پیاده شد برق از سرم پرید سیا می گفت باباش لت و پارت می کرد داداشش هم هیکلی بود صمد می گفت با همین تبر حمام خون راه می انداختم اگه به شاه رخ دست می زدن در هر صورت نذاشتن برم بگم "خانم شما هم به چشم هایتان بگویید کمی ›رام، ما در این خانه دیوانه داریم"

فلیپه مونترو 1 اردیبهشت 1389 ساعت 13:04 http://roospigari.blogspot.com/

ازون داستان بورخس که گفتی یه چیزایی یادمه ولی نه دقیق و کامل
دیگه راجع به فروتن حرف نزنیم دعوامون می شه آخرش کار به گیس و گیس کشی می کشه

خلاف جهت عقربه های ساعت 1 اردیبهشت 1389 ساعت 17:26

خوب اینجوری که از کار و زندگی می افتی که... البته ذوق نکنا... دختر خوشگل کجا بوده... (نیشخند)

هلیا 1 اردیبهشت 1389 ساعت 22:26 http://heliahanifi.blogfa.com

منم پایه ام...هر جا بره بو می کشم دنبالش میرم:))

حامد 3 اردیبهشت 1389 ساعت 12:38

داستانت رو ایمیل کن :
hamed_jamshak@yahoo.com

ROYA 3 اردیبهشت 1389 ساعت 16:13 http://NASIMESOBH.PERSIANBLOG.IR

EVA KHAK BE SSARAM
;)
با مزه می شدی. فک کنم 24 ساعت مادر پدر و خاندان و دوستان و نزدیکان با یه سند باید در حال تعهد دادن و نجات شما از دست "ون سواران" می بودند!

فلورا 3 اردیبهشت 1389 ساعت 22:58

من اگه مرد بودم دنبال یه زیبای اساطیری نمی رفتم.اون بهر حال مال من نیست.این زیباهای اساطیری رو از قبل رزرو کردن...

مون 4 اردیبهشت 1389 ساعت 14:41 http://www.keyboard.blogsky.com

منم یه لعبت ببینم زحمت مردا رو می کشم. البته اگه تنها باشم معمولا. اگه یه مرد کنارم باشه از حسودیم احتمالا یا هیچی نمی گم یا بد می گم ازش . چقد جدیدا گوه شدم و حسود.

غزل خونه 10 اردیبهشت 1389 ساعت 18:14 http://ghazalkhoone.persianblog.ir/

خوب شد مرد نشدی. چون به نظر من توی ایران کم نیست...

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد