آبجی فقط عکس بدخواهتو واس ما برفس!! انتقام خیلی حال میده!! واس همین عاشق کیل بیلم!! قسمت سومش هم تو راهه...می خوای به سبک تارانتینویی در محل کارت حمام خون راه بندازم؟؟؟ در به در بی شرف...اعصابمو ریخ به هم...اون محسن چرا یه برنامه نمی ریزه لهش کنه؟؟
درمان درد این رییس اینه که زنش بدین...اگه یکی داره دومی رو بگیرین...آدمش می کنن و این گنده دماغی شو ازش می گیرن... خودت رو هم ناراحت نکن...روزی می رسه که تو با آرامش در برابر این آدم گنده دماغ عوضی به زندگی لبخند بزنی.... رییست رو ندیدم اما نمی دونم چرا ازش بدم اومد...از آدم های گنده دماغ بدم می یاد...هیچی ازشون نمی مونه..کارشون تمومه...
زیاد دیدم از اینجور آدمها که باید فقط یه شیشکی واسشون در کرد. من اینجور وقتها خیلی بدجور فحش می دم طوری که سرم درد می گیره گاهی از شدت خشم. اما بی خیال ... یاد فرانسه بیفت و یاد اینکه چقدر قشنگه وقتی ( ژ ) ی بن ژوغ رو غلیظ می گی و می گردونیش توی دهنت
من کاری که این جور مواقع می کنم رو بهت پیشنهاد می کنم...بی خیالی...یعنی یه جورایی به هیچ جات نباشه..نمی دونم واسه من که جواب میده...یه راه دیگه اینه که بنویسی...یا اینجا یا توی یه کاغذ که بعدش هم اونو پاره کنی...
متاسفانه مدیران ایرانی از مدیریت فقط عتاب خطابشو یاد گرفتن...البته اینی که تو گفتی که اصلا مدیر نیست...یه آدمیه که پشتوانه پول باباش فقط سمتش مدیره... انتقام که میشه گرفت ولی به عذاب وجدان بعدش نمیرزه...فکر میکنی کاری داره تو تاریکی کوچه یه چوب تو سر کسی خورد کردن؟...یه بار با بچه ها یه بنده خدایی رو اینجوری کردیم...البته نه محل کار بود و نه مدیر و نه من زدم...فقط آدمی بود که احساس میکردیم نیاز به ادب شدن داره... حرفم اینه که این راهش نیست...یه بیخیالی عظیم میخواد که نیاز به تمرین زیادی داره...
بنویس عزیز... هرکاری که از اون دردای لعنتی دورت میکنه انجام بده... به لحظه های خوب فکر کن... به هر حال کلیت زندگی اون چیزی نیست که ما انتخاب کرده باشیم پس لطفا کمی صبوری!... به قول حافظ... (چو قسمت ازلی بی حضور ما کردند/ گر اندکی نه به وفق رضاست خرده مگیر)... بیخیال...خودتو عشقه...
سلام...اولا تبریک که میری کلاس فرانسه...منم تحریک کردی که دوباره آلمانی رو در پیش بگیرم...دوما اینکه با زحمتهای یهویی ما چه می کنی خانوم؟...سوما اینکه خوب می کنی می نویسی...خالی می شی و ایشالله سردرد نمی گیری...چهارمن من غلط می کنم برای شما کامنت نمی ذارم...پنجما این بی تا لیاقت کامنتهای منو نداره...یه جواب خشک و خالی هم نمیده...ششما خودتو عشق است...هفتما...
سلام صبحت بخیر بیخیال بابا. همینه دیگه. همه جا همینه. ساعات کار رو جزو زندگی حساب نکن. درسته که بیشتر ساعات بیداری آدم سر کار میگذره ولی چاره ای نیست. همینه دیگه... خوب کاری کردی نوشتی. منم تو همین مایه ها نوشتم. آدم آروم میشه...
چکش خواهر من .خیلی هم جواب میده من قبلا" امتحان کردم برو با چکش بکوب تو زانوش دوست نداری با کتاب بکوب توی سرش نداشتی با خودکار بکوب روی دستش.نشد بگو بازم بگم چی کار کنی.این آقای شوهر ما سفارش داده یه اسلحه تمام اتوماتیک برای من بسازن واسه اینجور مواقع فقط چون باید از خارج بیاد راه خارج هم دوره هنوز نرسیده رسید همونو بهت غرض میدم.
سلام...ای بابا...تا اومدیم یه سمتی تو انجمن بگیریم اینترنت خونمون قطع شد رفت پی کارش!...هیچ بعید نیست سمتمو ازم بگیرن!...تو اینجور کارا اصلا امنیت شغلی وجود نداره!
به شدت بات موافقم به رئیس جماعت باید فحش داد اونم از نوع رکیک دل آدم کلی خنک میشه . من نمیدنم این چه مرضیه که تموم مدیرا عین گه میمونن یه سر سوزن شعور و درک متقابل ندارن. کار کردن تو ایران شبیه برده داری شده به خدا. ولی کلن گور پدرشون اصلن محلشون نذار.
اول
ایرن یه مذاکره اضطراری باید داشته باشیم!!
من و تو و نگار
آبجی فقط عکس بدخواهتو واس ما برفس!!
انتقام خیلی حال میده!! واس همین عاشق کیل بیلم!!
قسمت سومش هم تو راهه...می خوای به سبک تارانتینویی در محل کارت حمام خون راه بندازم؟؟؟
در به در بی شرف...اعصابمو ریخ به هم...اون محسن چرا یه برنامه نمی ریزه لهش کنه؟؟
تو رو خدا آروم باش و به موسسمون فکر کن خب؟؟ به زبان فرانسه...دوس ندارم از میگرن حرف بزنی ایرن خب؟؟؟
آبجی بد خواه مدخواه داری بگو 3 سوت لهش کنم واست
کی گفته نمیتونی انتقام بگیری ؟ یه ائتلاف تشکیل میدیم دهن مهنشو ......
راستی این رئیستون قصد ازدواج نداره ؟
خیلی مرد جذابی به نظر میاد
درمان درد این رییس اینه که زنش بدین...اگه یکی داره دومی رو بگیرین...آدمش می کنن و این گنده دماغی شو ازش می گیرن...
خودت رو هم ناراحت نکن...روزی می رسه که تو با آرامش در برابر این آدم گنده دماغ عوضی به زندگی لبخند بزنی....
رییست رو ندیدم اما نمی دونم چرا ازش بدم اومد...از آدم های گنده دماغ بدم می یاد...هیچی ازشون نمی مونه..کارشون تمومه...
زیاد دیدم از اینجور آدمها که باید فقط یه شیشکی واسشون در کرد. من اینجور وقتها خیلی بدجور فحش می دم طوری که سرم درد می گیره گاهی از شدت خشم. اما بی خیال ... یاد فرانسه بیفت و یاد اینکه چقدر قشنگه وقتی ( ژ ) ی بن ژوغ رو غلیظ می گی و می گردونیش توی دهنت
چرا همه فک می کنن رئیسا مردن لزومن ؟!!
به بونژور فک کن و به محسن دیوونه !!!
و البت به رفیقای ردیفی همچون ما همی !!
من کاری که این جور مواقع می کنم رو بهت پیشنهاد می کنم...بی خیالی...یعنی یه جورایی به هیچ جات نباشه..نمی دونم واسه من که جواب میده...یه راه دیگه اینه که بنویسی...یا اینجا یا توی یه کاغذ که بعدش هم اونو پاره کنی...
خوبه که مینویسی از ناراحتیهات ..ولی نذار این آدم بی خود و بی ارزش که وصفش رو کری آرامشی رو که با زحمت به دست آوردی از بین ببره ..بی خیالش ..
ازین آدما تا دلت بخواد هست...پس اون همه شادی ایی که ساخته بودیو خراب نکن...
هر چند...
می دونم اگه منم جای تو بودم هنوز این حسو داشتم.
متاسفانه مدیران ایرانی از مدیریت فقط عتاب خطابشو یاد گرفتن...البته اینی که تو گفتی که اصلا مدیر نیست...یه آدمیه که پشتوانه پول باباش فقط سمتش مدیره...
انتقام که میشه گرفت ولی به عذاب وجدان بعدش نمیرزه...فکر میکنی کاری داره تو تاریکی کوچه یه چوب تو سر کسی خورد کردن؟...یه بار با بچه ها یه بنده خدایی رو اینجوری کردیم...البته نه محل کار بود و نه مدیر و نه من زدم...فقط آدمی بود که احساس میکردیم نیاز به ادب شدن داره...
حرفم اینه که این راهش نیست...یه بیخیالی عظیم میخواد که نیاز به تمرین زیادی داره...
بنویس عزیز...
هرکاری که از اون دردای لعنتی دورت میکنه انجام بده...
به لحظه های خوب فکر کن...
به هر حال کلیت زندگی اون چیزی نیست که ما انتخاب کرده باشیم پس لطفا کمی صبوری!...
به قول حافظ...
(چو قسمت ازلی بی حضور ما کردند/
گر اندکی نه به وفق رضاست خرده مگیر)...
بیخیال...خودتو عشقه...
همینجوری گفتم فعلا که وقت دارم بیام دوباره یه سلامی بدم و برم!
سلام...اولا تبریک که میری کلاس فرانسه...منم تحریک کردی که دوباره آلمانی رو در پیش بگیرم...دوما اینکه با زحمتهای یهویی ما چه می کنی خانوم؟...سوما اینکه خوب می کنی می نویسی...خالی می شی و ایشالله سردرد نمی گیری...چهارمن من غلط می کنم برای شما کامنت نمی ذارم...پنجما این بی تا لیاقت کامنتهای منو نداره...یه جواب خشک و خالی هم نمیده...ششما خودتو عشق است...هفتما...
سلام
صبحت بخیر
بیخیال بابا. همینه دیگه. همه جا همینه. ساعات کار رو جزو زندگی حساب نکن. درسته که بیشتر ساعات بیداری آدم سر کار میگذره ولی چاره ای نیست. همینه دیگه...
خوب کاری کردی نوشتی. منم تو همین مایه ها نوشتم. آدم آروم میشه...
این مدیران که میبینی ...
چس خورانند گرد شیرینی...
ببخشید اینجا رو با بوی بد آغشته کردم..
واقعا همدردی میکنم!
به شدت درکت می کنم....به شدت!
هیچ کس خاک رو که یه روزی می خواد بره توش یادش نمی مونه یا نمی خواد یادش بیاره
انقد از این آدما هستن
چی کار باید کرد
اه اه حالم بده
کجایی جی گر؟ کم پیدا ... پای راست انجمن چلاقه بی شما
نه خدایی یه نگاه به این شکلک های کامنت دونیت بکن..گور گیجه می گیره آدم...
بعدم اینکه نوشتن بهترین درده...
ن هم یه ریئس دیوون اینطوری داشتم . آخر سر هم از کارم اودم بیرون . تحمل آدمهای روانی و احمق که عقده حقارت و مدیریت دارن رو ندارم .
شاد باشی .
چکش خواهر من .خیلی هم جواب میده من قبلا" امتحان کردم برو با چکش بکوب تو زانوش دوست نداری با کتاب بکوب توی سرش نداشتی با خودکار بکوب روی دستش.نشد بگو بازم بگم چی کار کنی.این آقای شوهر ما سفارش داده یه اسلحه تمام اتوماتیک برای من بسازن واسه اینجور مواقع فقط چون باید از خارج بیاد راه خارج هم دوره هنوز نرسیده رسید همونو بهت غرض میدم.
سلام...ای بابا...تا اومدیم یه سمتی تو انجمن بگیریم اینترنت خونمون قطع شد رفت پی کارش!...هیچ بعید نیست سمتمو ازم بگیرن!...تو اینجور کارا اصلا امنیت شغلی وجود نداره!
بابای من یک عدد جی گر بی مثاله
مدل کامنت گذاشتنم چیه؟
لیست رو دیدی؟
یاد این مدیر خودم افتادم... کپ همن پس
سلام عرض شد ایرن بانو جان...
به شدت بات موافقم به رئیس جماعت باید فحش داد اونم از نوع رکیک دل آدم کلی خنک میشه .
من نمیدنم این چه مرضیه که تموم مدیرا عین گه میمونن یه سر سوزن شعور و درک متقابل ندارن.
کار کردن تو ایران شبیه برده داری شده به خدا.
ولی کلن گور پدرشون اصلن محلشون نذار.
راستی این ماجرای ژیار گل چیه ؟ من اول فک کردم خودشه بعد دیدم خودتی !!!
یهو دلم خواست بیام بگم خیلی ارادتمندیم!مشکلیه!؟
خوبی؟...زبان رو به کجا رسوندی؟...
چون جایی خوندم اینروزا تو محل کار سرت شلوغه انتظار ندارم جواب بدی...
موفق باشی عزیز...سلام مارو به اون محسن شیمپلتون هم برسون!
سلام ایرن
چطوری؟
آپم بیااااااا
شما هم همینطور!(کیف کردی سریع ترجمه کردم!؟)...