بادهای بنفش تیره

و جهان از هر سلامی خالیست.....

بادهای بنفش تیره

و جهان از هر سلامی خالیست.....

۳

پسر بچه ها در گرمای دم کرده ی شهریور، وسط کوچه بازی می کنند. من تارهای مویم را از میان برس بیرون می کشم و می سپارمشان به باد...سبکی موها در باد چرخ می زند و پایین می رود و کنار کتانی های سفید پسر بچه روی آسفالت کوچه، ته نشین می شود.