یک جایی هست توی فیلم(somersault) که هایدی به جو می گوید تو اگر کسی رو دوست داشته باشی چه طور ابراز احساسات می کنی؟جو دستش را نرم و آرام می گذارد روی پای هایدی و فشار می دهد.بعد می پرسد تو چه کار می کنی؟هایدی می گوید دستش را می گیرم و نگاهش می کنم.جو می گوید نشونم بده چه جور نگاه می کنی؟هایدی پشتش را می کند به جو و حس می گیرد بعد بر می گردد و خیره می شود توی چشم های پسر...جوری خیره می شود که شما یک آن ته دلتان می لرزد، انگار که کم می آورید در برابر حجم وسیع عشق دخترک و گداختگی گونه هایش...
تیزی برنده ی چشمانش مرور می کند در برابر چشمانتان تمام خاطره های این طور نگاه کردنتان را به طرف مقابل، که عجیب جواب می دهد این نوع نگاه و شما توی دلتان هی فحش می دهید به این پسره جو که چرا پس خر نمی شود؟